هزینه کیفیت در پروژه چیست؟
هزینههای کیفیت
هزینه کیفیت (که گاهی اوقات همان COQ نامیده میشود) تجزیه و تحلیل تمام هزینههای تضمین و کنترل است که ممکن است در دوران حیات پروژه متحمل شوید. این یک روش برای تعیین میزان زمان و تلاشی است که شما برای نظارت و کنترل کیفیت پروژه و محصولات قابل تحویل آن باید انجام دهید.
کیفیت چقدر هزینه دارد؟
هزینههای انطباق
هزینههای انطباق شامل هزینه جلوگیری از خرابی محصول یا خدمات، با افزودن کیفیت به فرآیند تولید و هزینه ارزیابی کیفیت از طریق تکنیکهای مختلف ارزیابی است.
به عبارت دیگر، این پولی است که در طول پروژه برای تأمین الزامات مشتری صرف شده است.
هزینههای پیشگیری
هزینههای ساخت یک محصول با کیفیت - ممکن است شامل موارد زیر باشد:
· آموزش کارکنان
· مستندسازی فرآیندها
· خرید یا کرایه تجهیزات و مواد مناسب و
· تخصیص زمان کافی برای انجام صحیح کار.
هزینههای ارزیابی
هزینههای ارزیابی کیفیت در خروجی پروژه، میتواند شامل موارد زیر باشد:
· آزمایش، شامل تلفات آزمونهای مخرب، و
· بازرسیها و ممیزیها.
هزینههای عدم انطباق
هزینههای عدم انطباق از خرابیها ناشی میشود.
هزینههای خرابی اغلب به دو صورت هزینههای داخلی (مانند هزینههای پروژه) یا هزینههای خارجی (هزینههایی که توسط مشتری پیدا میشود) طبقهبندی میشوند.
هزینههای خرابی را هزینه بیکیفیت نیز مینامند. به عبارت دیگر، این پولی است که در طول یا بعد از پروژه صرف میشود تا همه چیز درست شود.
هزینههای خرابی داخلی
آنهایی که در نتیجه ارزیابی یافت میشوند - شامل موارد زیر است:
· انجام مجدد کار، و
· ضایعات
هزینههای خرابی خارجی
هزینههایی که توسط مشتری پیدا می شود - بسیار گرانتر است و شامل موارد زیر است:
· گارانتی
· مسئولیت و خسارت محصول ، و
· اعتبار از دست رفته
مزایای اصلی تأمین الزامات کیفی میتواند شامل دوباره کاری کمتر، بهرهوری بالاتر، هزینههای کمتر و افزایش رضایت ذینفعان باشد.
در بیشتر مواقع، سرمایهگذاری در فرایند نظارت و کنترل عملکرد پروژه ارزش بیشتری نسبت به عدم اقدام و امید به بهترین نتیجه است.این با مشاهدات قبلی ما نیز مطابقت دارد که پیشگیری تقریباً هر بار بازرسی را از بین میبرد.
طرح توجیهی برای کیفیت
به عنوان مثال، ممکن است ما حد قابل قبول خروجیهای خود در حد 0.1 ± در نظر بگیریم، درصورتی که از نظر مشتری هدف مناسب ممکن است 5 ± باشد.
بنابراین چگونه میتوان فهمید که تا چه حدی کافی است؟
تهیه یک طرح توجیهی کوچک (معمولاً غیررسمی) برای کارهای مدیریت کیفیت به ما امکان میدهد هزینه هر مرحله کیفیت را با منفعت مورد انتظار مقایسه کنیم.
فرایند طرح توجیهی
به عنوان مثال، سیستم مدیریت سوابق پروژه ما چقدر باید پیچیده باشد؟
آیا برای جلوگیری از ویرایش غیرمجاز اسناد، باید در ساختار مجوزها وسطوح دسترسی فردی پیچیده سرمایهگذاری کنیم؟
آیا باید ذینفعان را در مورد پیشرفت پروژه، به صورت هفتگی، دو هفته یک بار یا ماهانه آگاه کنیم؟
هزینهها و مزایای هرگزینه چقدر است؟
همانطور که مشاهده میکنید، به چالش کشیدن تصمیمات ما در مورد فرآیند با استفاده از تجزیه و تحلیل هزینه و منفعت و ریسک، ما را قادر میسازد تا هزینه کیفیت را با مزایای فعالیتهای مدیریت کیفیت به درستی متعادل و بهینه سازی کنیم.
اثرات عملیاتی
اینها ممکن است شامل بازده محصول، ادعاهای ضمانت و کمپینهای فراخوان باشد. بنابراین سازمان حمایتکننده ممکن است سرمایهگذاری در بهبود کیفیت محصول را انجام دهد که برای خود پروژه بهینه نباشد. به ویژه در پروژه هایی که خروجی آنها، به عملیات ورودی میدهند، توجه بیش از حد معمول به پیشگیری از نقص و ارزیابی آن ممکن است مزایایی در بخش عملیاتی مربوط به پایین دست به همراه داشته باشد.
این ممکن است برخلاف این واقعیت باشد که حسابهای پروژه ظاهراً هزینههای کیفیت بالاتر از حد معمول خواهند داشت. به همین ترتیب، هزینه پیادهسازی یک شیوه مدیریت پروژه جدید ممکن است برای اولین پروژه که در آن اجرا میشود، نامتناسب قلمداد شود.
با این وجود، پیادهسازی آن مزایای مادام العمر برای سازمانی که دهها، صدها یا حتی هزاران پروژه را ارائه میدهد و تغییراتی که به همراه خواهد داشت،ممکن است ارزش چنین تلاشی را داشته باشد. این به شما به عنوان مدیر پروژه بستگی دارد که در مشارکت با سایر ذینفعان کلیدی تعیین کنید که چه چیزی برای نیازهای منحصر به فرد شما مناسب و موثر است.
0